ای پرستوی قشنگ
ای که در خون خود آغشته ای تا سبز شود میهن من
ای که از عطر تو شد لاله به دشت شرمنده
میهن از نام تو شد پاینده
خنده ات از بر چیست ؟؟!
نکند آمدن یک ملک خوش الحان
خنده آورد به لبت !
نکند بوی بهشت
عسل پاک و زلال
سفره ی میهمانی
میزبان است خدا !
یا خداناکرده
پشت سر می خندی !
به من گم شده از نیکی راه
به من رفته به چاه
نکند خنده ی تو
از فرو رفتن ماست
در تباهی و گناه
نه تو از لغزش ما گریانی
منتظر می مانی
تا که برگردیم در راه درست
نیک راهی که پیامبر
زخدای خود گفت
اری ای محبوم
خنده ات بهر رضای حق است
شاد باشی به ملاقات خدا
لیک از بهر حقیری چون من
تو به در گاه خدا
با دل بشکسته
با مسیحا نفست
بنمایم دعا